آرزوها



زینگ زینگ زینگ

زنگ تفریحه

درود به شما ، درود به پروانه ی عزیزم

پروانه جانم امیدوارم همیشه طعم شیرین آرامش رو حس کنی و با شادی زندگی کنی

وقتی که دفتر دلمون رو باز میکنی میبینی قالب اینجا تغییر کرده

امیدوارم خوشت بیاد چون من که خیلی ازش خوشم اومده

میدونم که الان توی دلت داری میگی ، هر چی تو انتخاب کنی منم دوست دارم

اما خب ، نظر تو هم مهمه برام

پروانه خانوم من اینقدر خوب و مهربونه که هر چی بگم قبول میکنه

الانم کنار من حضور داره و داره سرش رو به علامت تأئید تکون میده

مگه نه پروانه ؟

پروانه:  درسته ، هر چی افشین جونم بگه

خب ، فعلاً برای امروز کافیه ، من زود برم که اگه پروانه بیاد سرمو از بدن جدا میکنه

زنگ تفریح هم تموم شد من برم قالب وبلاگ رو مرتب کنم

تا وقتی به اینجا اومدی همه چی مرتب باشه

مراقب خودت باش عزیز دلم  




نگارش در سه شنبه 14 بهمن 1387برچسب:, ساعت 10:9 توسط افشین - موضوع : <-PostCategory->



 

 

       

 

عزیزم !!!

دوست دارم که روزم را با طلوع عشق تو آغاز کنم . روزی که خورشید مهر تو سردی زندگی ام را

گرمی بخشد ؛  آنچنان گرمــی که حرارت آن تمام وجودم را بسوزاند . زنجیر را زمانی دوست دارم

که زندانی عشق تو باشم ؛ و چه شیرین است حصار زندان ، با تو و همــــیشه با تو بودن . آنوقت

است که طعم شیرین آزادی را حس می کنم .

 




نگارش در یک شنبه 11 بهمن 1387برچسب:, ساعت 1:28 توسط پروانه - موضوع : <-PostCategory->



 

مهربان من !

مي خوانمت بارها و بارها ....

فقط اين را مي دانم كه در فضاي تقدير ، طوفاني شد و آنگاه تو شدي ستاره ي پر نور

قلبم . اكنون مي دانم كه عاشقم و هر آنچه كه در وجود من جاري است ، با نگاهي پر

شور و عشقي بي پايان به تو تقديم مي كنم .

توئي كه آشناي ناشناس تمام غزل هاي مني !!!

 




نگارش در یک شنبه 9 بهمن 1387برچسب:, ساعت 1:3 توسط پروانه - موضوع : <-PostCategory->



واقعاً خوشحالم که اینجا با پروانه ی عزیزم مینویسم

ما در حالی آشنا شدیم که هر دو احساس مشترکی با هم داشتیم

و این باعث می شد به سوی هم جذب بشیم

از پروانه خانوم براتون بگم ، فوق العاده مهربون ، با وفا ، با صداقت و لبریز از احساس

پروانه ، حرفاشو که از دل مهربون و احساس نابش سرچشمه میگیره

به دستاش منتقل میکنه تا یک اثر زیبا خلق بشه

اثری که من عاشقش هستم و با من حرف میزنه ، حرفائی که در من جریان

پیدا میکنه و همه ی وجودم میشه و بهم عشق میده

پروانه جانم بخاطر همه چیز ازت ممنونم و افتخار میکنم که کنارت هستم

و با تو زندگی میکنم

ای ماه من ، ای ماه من

چشم هایت برای من ستاره ای از یک آسمانست که تمام شب را

برای دیدنش بیقرار می مانم

نگار صورتت در قلبم و یادم ماندگار می شود

منتظر می شوم تا یک روز به سوی تو پر بکشم تا با عشق زندگی کنیم

 

چقدر امروز بیشتر از همیشه ، بی تــــــــــــــــــــاب توام ...

 




نگارش در سه شنبه 8 بهمن 1387برچسب:, ساعت 12:48 توسط افشین - موضوع : <-PostCategory->



 

     

 

اینجا کلبه ی عشق افشین و پروانه است . ما در اینجا بیقراری های خود را ترســـیم مــــی کنیم ،

ارتعاشات قلب عاشقمان را می نگاریم و چکه های احساسمان را در قالب کلامی از جنس گلهای

 بارانی به روی این صفحه می ریزیم ، و آن را با لهجه همه ی پروانه صفت های این دیار ، به آستان

 نیلوفری دلهای زلال هدیه می کنیم . و مقدم دوستانی را که با حضور گرم خود به محـــفل ما صفا

 می بخشند ، گرامی می داریم .




نگارش در یک شنبه 7 بهمن 1387برچسب:, ساعت 1:15 توسط پروانه - موضوع : <-PostCategory->

صفحه قبل 1 ... 35 36 37 38 39 ... 40 صفحه بعد

.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.




Digital Clock - Status Bar